به بهانه¬ی روز جهانی زن : بیایید ببینیم ...

ساخت وبلاگ

کلمه­ها از بس تکراری نوشته و گفته­اند، خسته­اند، دیگر استحکام قبلی را ندارند. زبان از تکرار شعارهای همه ساله و تبریک و آرزوی موفقیت خسته است، دیگر نمی­چرخد. می­خواهند کمی هم دست­ها کار کنند، کمی هم پاها و چشم­ها و گوش­ها و .... پس

       بیایید تا در آستانه­ی روز جهانی زن بنشینیم و به حساب و کتابهایمان در عرض یک­سال گذشته نگاهی بیندازیم. بیایید هزینه­ها و عایدی­های یک سالمان را حساب کنیم. اگر هزینه­هایمان باز هم بیشتر از عایدی­هایمان باشد، پس تلاش ما در زندگی­مان برای چه چیزیست؟ آیا فقط برای نفس کشیدن تا نمیریم.

       بیایید ببینیم چه چیزهایی را در طول این سال از دست داده­ایم که باید یا نباید می­دادیم. چه چیزهایی به دست آورده­ایم که باید یا نباید می­آوردیم.

       تا چه میزان توانسته­ایم از دیدگاه و گفتار رایج در باره­ی زنان دور شویم و دیدگاه­ها و گفتارهای تازه­ای جانشینشان کنیم. آیا یاد گرفته­ایم که به تقلید از افکار رایج ادامه ندهیم و تنها و تنها از کدبانویی زن­های اطرافمان تعریف نکنیم. یاد گرفته­ایم که از عمق فهم و شعور و از دستاوردهای علمی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی زنان نیز تعریف کنیم. آیا دست از تحقیر و تمسخر خود و دیگر زنان برداشته­ایم. آیا توانسته­ایم کمک حال خودمان و بقیه زنان باشیم؟ شک کنیم که نکند از پای زنی کشیده باشیم، نکند بدخواهش بوده باشیم.

       اصلاً چرا این­ها را با وجود این همه فضاهای مجازی و غیرمجازی تا حال یاد نگرفته­ایم؟ مگر غیر از این است که راحت­ترین راه، آماده­ترینشان است. چرا از همین راه می­رویم که چالشی ندارد تا رشد کنیم؛ به خاطر همین هم خیلی باانصاف باشیم، رشد دیگران را با سکوت برگزار می­کنیم تا بیهودگی­هایمان به چشم نیاید و اگر بی­انصاف باشیم از راهشان بیرون می­کشیم تا سکونشان را تماشا کنیم.

       چه قدر یاددادن و یاد گرفتن را بلدیم؟ در طول این یک سال چه چیزهایی یادگرفته و چه چیزهایی یاد داده­ایم؟

       آیا حسادت را از وجودمان حذف کرده­ایم تا رشد و شکوفایی هم جنسانمان را با لذت به نظاره بنشینیم؟

       یاد گرفته­ایم که نقاط ضعف یکدیگر را نه برای سرکوب هم که برای رفع آن و تقویت نقاط قوتمان استفاده کنیم.

       با دست­هایمان چه کارهایی کرده­ایم؟ دست­ها خیلی مهربانند. دستت را که با مهربانی بگیرند، مهربانی به تمامی وجودت جاری خواهد شد و زندگی را با تمامی وجودت حس خواهی کرد. این را می­دانستی که موقع مرگِ کسی می­گویند یکی از عزیزانش دست او را با محبت در دستش بگیرد، شاید که بتواند او را منصرف کند و برگرداند. می­دانی چندین نفر بدون هیچ دلیل پزشکی و فقط از بی­مهری می­میرند.

       ببینیم دست­هایمان، دست چندین نفر را گرفته و بلند کرده­اند، چند نفر را هل داده­اند؟ چه چیزهایی درست کرده­اند و چه چیزهایی را در هم شکسته­اند، دست نوازش بوده­اند یا دست بزن و .... آیا آگاه بوده­اند که چه موقع دست گرفته و بلند کنند، چیزی درست کنند و دست نوازش بکشند و چه موقع هل دهند و در هم شکنند و بزنند ...

       هر سال و هر سال در این روز برای ما روز زن می­گیرند و قدردانمان می­شوند. سال پیش خواستند متفاوت باشند. از چاردیواری درمان آوردند و ما را به کوه مبردند. در مقام زن و روز زن هر چه را بلد بودند، گفتند و گفتند و در آخر پرسیدند که چرا دوست ندارید با ما در جمع­ها باشید و مجلس­های صرفا زنانه را ترجیح می­دهید، بیایید مسایلمان را در این روز حل کنیم. دموکراسی را مراعات کردند و نوبت صحبت را به ما دادند.

       چه طور می­توانستیم جمع­مان را دوست نداشته باشیم، وقتی که با «الف» گفتن یکی­مان بقیه آن را تا «ی» می­رساندند و ما با این تجربه­ها و زبان مشترک و فهمیده شدن احساس امنیت و آسایش می­کردیم. اما با آن­ها که در یک جا جمع می­شدیم فقط خودشان بودند و ما هیچ؛ شاید هم توجیهی برای راحت بودن آن­ها در آن جمع و  غیر از خودخوری و احساس پوچی هیچ چیز عایدمان نمی­شد. مختصر این که هزینه­ای که در این جمع می­پرداختیم خیلی بیشتر از چیزهایی بود که بدست می­آوردیم. آخر کدام دیوانه­ای در چنین جایی سرمایه­گذاری می­کند.... همه­ی این­ها را گفتیم با این امید که سال دیگر متفاوت­تر از امسال باشد.

       و حالا سال دیگر است و باید برویم و همه­ی حرف­ها، شعارها، قبول­ها، ردها و قول­ها را از بالای کوه جمع کنیم تا هم محیط زیست­مان را تمیز کرده باشیم و هم شاید امسال باز به دردمان بخورد. نمی­دانم این سال امانت­ها را به کی خواهیم سپرد!!!

 |+| نوشته شده در  دوشنبه شانزدهم اسفند ۱۳۹۵ساعت 21:24  توسط روح انگیز پورناصح  | 
ریل زمان...
ما را در سایت ریل زمان دنبال می کنید

برچسب : بهانه¬ی,روز,جهانی,بیایید,ببینیم, نویسنده : railezamano بازدید : 165 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 11:26